Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-05@09:38:13 GMT

قاتلی که عاشق مار بود

تاریخ انتشار: ۶ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۸۳۶۲۶

قاتلی که عاشق مار بود

چند روز قبل خبر و تصاویر لحظه قتل عجیب مرد جوانی با تزریق سم مار در رسانه‌ها منتشر شد. در این فیلم موتورسیکلت قرمز رنگی در حال عبور از چهارراه بود که ناگهان موتورسواری دو ترک به او نزدیک شد و در یک لحظه ترک‌نشین موتورسیکلت با دستش کتف موتورسوار دیگر را لمس کرد و خیلی زود از محل متواری شد.

به گزارش روزنامه ایران، ساعتی بعد پسر موتورسوار که سم مار به وی تزریق شده بود، در بیمارستان جان باخت و همین تصاویر سرنخ شناسایی و دستگیری قاتل را به کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت داد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به خاطر هزینه درمان مادرم وارد باند شدم

سروش، متهم اصلی این جنایت، آرام و خونسرد روی صندلی آبی‌رنگ اداره آگاهی نشسته و از جزئیات قتلی صحبت می‌کند که در نوع خود عجیب است. می‌گوید، چون مادرش تومور مغزی داشته و نیاز به پول داشتند، وارد این ماجرای جنایی شد.

چه شد که سم مار را برای قتل انتخاب کردی؟

من از بچگی عاشق حیوانات بودم، اما در این میان مار برایم جذابیت دیگری داشت. دوست داشتم بزرگترین باغ خزندگان دنیا را داشتم.

شغلت چیست؟

رتبه ۱۹۳ کنکور سراسری و دانشجوی آی‌تی از دانشگاهی رسمی و معتبر بودم، اما از دانشگاه اخراج شدم. چند وقتی هم هست که گل‌فروشی می‌کنم.

چه شد که یک پسر درس‌خوان دست به قتل زد؟

اصلاً قصد ما قتل نبود. می‌خواستیم زهر چشم بگیریم. وقتی فهمیدم که مقتول عمویش را اذیت می‌کند و چندباری او را کتک زده، تصمیم گرفتیم که زهر چشمی از او بگیریم تا خودش را کمی جمع کند.

با عموی مقتول چطور آشنا شدی؟

هشت ماه قبل داخل پارکی در شهرستان محل زندگی‌ام نشسته بودم که کاوه را دیدم، مردی بلندقامت و خوش‌هیکل. معلوم بود ورزشکار است؛ با او دوست شدم. کاوه دوست صمیمی هاشم -عموی مقتول- بود. دوستی من و کاوه ادامه داشت تا اینکه یکبار که برای معامله دلار به دفتری که کاوه در آن کار می‌کرد، رفته بودم، با هاشم که صاحب دفتر بود، آشنا شدم.

چه شد به تو پیشنهاد زهر چشم گرفتن دادند؟

یک هفته قبل از جنایت بود. قرارمان این بود که اسپری فلفل به صورت مقتول بزنیم و بعد از اینکه روی زمین افتاد، با چاقو چند ضربه به او بزنیم، اما نقشه‌مان تغییر کرد.

چرا نقشه را تغییر دادی؟

اول اینکه مقتول خیلی قوی‌هیکل بود و من حریفش نمی‌شدم. حتی زمانی که به او سم را تزریق کردم، یکدفعه مچ دستم را گرفت. احساس کردم یک آچار شلاقی دستم را گرفته، به قدری که دستش زور داشت و قوی بود. از طرفی موتوری که سوار آن بود، موتور سرعتی بود و به آن نمی‌رسیدیم. دو روز قبل از جنایت بود که طرح دومی برای این ماجرا در نظر گرفتم و آن هم تزریق سم مار بود. ماری را خریداری کردم و زهرش را گرفته و داخل سرنگ انسولین ریختم.

روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟

یکی از دوستانم را که ساز می‌نواخت، از شهرستان به تهران آوردم و چند مغازه آن طرف‌تر از مغازه مقتول بساط موسیقی‌اش را پهن کرد. قرار بر این بود که هر زمان او را دید، به صورت پیامکی به ما خبر دهد. من و همدست دیگرم که او از کارمندان هاشم بود، چند روز سوار بر موتورسیکلت از ساعت ۱۲ ظهر تا ۲ بعد از ظهر چند کوچه پایین‌تر به انتظار می‌ماندیم تا پیامک ارسال شود. روز هفتم که جمعه بود، دوستم پیام داد که مقتول با موتورش حرکت کرد. ما هم بلافاصله راه افتادیم، اما او را گم کردیم، خیابان‌ها را بالا و پایین کردیم، اما ردی از او به‌دست نیاوردیم. مأیوس از پیدا کردن او تصمیم گرفتیم برگردیم که حوالی میدان فردوسی به صورت اتفاقی او را دیدیم و تعقیبش کردیم. به تقاطعی که رسیدیم سرنگ را برداشتم و در یک لحظه به او تزریق کردم.

اگر قصدت قتل نبود، چرا سم مار زدی؟

ماری که انتخاب کرده بودم نیمه‌سمی بود و فقط باعث تب و نهایت چند روز بی‌حالی می‌شد. اما از شانس بد، او را دیر به بیمارستان برده بودند و بعد هم که به بیمارستان منتقل کرده بودند آزمایشگاه بیمارستان تعطیل بود و او هم دوام نیاورده بود.
بعد از تزریق سم چکار کردی؟

به کافه‌ای در همان حوالی رفتم و به کاوه پیام دادم که کار انجام شد. قلیان و قهوه سفارش دادم.

کاوه ۲ هزار دلاری را که قرارمان بود، آورد و از آنجا به پارک شهر رفتیم و بعد سه نفری برای تفریح به شمال رفتیم.

قرار بود کاوه به گوش او برساند که این زهر چشم به خاطر اذیت‌هایی بوده که برای هاشم داشته و دیگر دست از سر عمویش بردارد.

کی متوجه شدی که پسر جوان کشته شده است؟

از شمال که برگشتیم، حجله او را کنار مغازه‌اش دیدم. بلافاصله به کاوه زنگ زدم و گفتم چرا نگفتی او کشته شده است. او هم با من دعوا کرد که تو باعث مرگش شدی.

در شیراز دستگیر شدید؛ چرا به آنجا رفته بودی؟

چند وقت بعد کاوه برایم عکس مردی را فرستاد که به او دکتر می‌گفتند، و گفت او را پیدا کنم. به همین خاطر به شیراز رفتیم.
با دکتر چه مشکلی داشتند؟‌

نمی‌دانم، من نپرسیدم، اما فکر می‌کنم یک چک از دکتر داشتند که چندین میلیارد بود. ظاهراً چند ماشین خریداری کرده بود که پولش را نداده بود، اما مطمئن نیستم. در شیراز مقابل مدرسه دخترانه‌ای ایستاده بودیم که پلیس به موتورمان که ۱۰ میلیون تومان خریده بودیم، شک کرد. من هم گاز اشک‌آور داشتم و درنهایت دستگیر شدیم.

عذاب وجدان داشتی؟

زمانی که مقتول دستم را موقع تزریق سم گرفت، یک لحظه باهم چشم در چشم شدیم. یکبار او را دیدم، اما هزاران بار بعد از آن کابوس دیده‌ام. به قدری حالم بعد از آن روز کذایی بد بود که به دارو رو آوردم.

منبع: فرارو

کلیدواژه: مار قاتل قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل تزریق سم زهر چشم سم مار

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۸۳۶۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کارآگاه بازی برادر مقتول برای یافتن سر جسد و شناسایی قاتل | راز جسد بدون سر با خالکوبی ستاره فاش شد

همشهری آنلاین - حوادث: هفتم اردیبهشت ماه جسد مردی در جاده کن کشف شد و وقتی تیم جنایی در محل حادثه‌ در بزرگراه همت، خروجی کن ‌حاضر شدند، با جسد بدون سر مواجه شدند که متعلق به مردی جوان بود. او با یک ضربه چاقو ‌ به شکمش، به قتل رسیده بود.

بررسی‌ها نشان می‌داد که خون‌ها شسته شده و قاتل یا قاتلان، جسد را در فضای سبز حاشیه بزرگراه رها کرده‌اند. حتی روی آن برگ ریخته بودند که جسد پوشانده شود. روی شانه‌های مقتول، ستاره و روی سینه‌اش دو تبر خالکوبی شده بود که جسد وی به دستور بازپرس جنایی به پزشکی قانونی انتقال یافت. در ادامه تحقیقات، هویت مقتول شناسایی شد. وی اهل کشور افغانستان بود که در همان حوالی با خانواده اش زندگی می کرد و متاهل بود. تحقیق از خانواده مقتول نشان داد که او با یکی از هموطنانش دچار اختلاف شده و به شدت با یکدیگر مشکل داشتند.

حتی از سوی وی تهدید به قتل شده بود که همین کافی بود نام وی در لیست افراد مظنون قرار بگیرد. وقتی ماموران برای دستگیری او وارد عمل شدند، دریافتند که او فرار کرده و همین موضوع، فرضیه جنایت از سوی وی را قوت می بخشید. این درحالی بود که برادر مقتول به مقابل خانه خانواده قاتل رفته و از آنها خواسته تا سر برادر وی را تحویلشان بدهند و آنها مراسم خاکسپاری را اجرا کنند.

برادر مقتول نیز پلیس بازی های خود را ادامه داده و به سراغ برادر مظنون به قتل رفته و از او خواسته بود تا مخفیگاه برادرش را به او اطلاع بدهد. آنها می خواست تن مقتول را به خاک بسپارند و می خواست سر جسد را هم تحویل بگیرند. خانواده مظنون اما زیر بار نمی رفتند تا اینکه برادر مقتول با جست و جوهای فراوان محل کار برادر مظنون را پیدا می کند. با این احتمال که ممکن است سر جسد آنجا باشد راهی باغی در اطراف کن که محل کار برادر مظنون به قتل شد. در بازرسی از آنجا سر جسد را که در کنج باغ رها شده بود، پیدا کرد و با پلیس تماس گرفت.

با حضور ماموران و قاضی امیرحسین علیمردان بازپرس جنایی در محل حادثه، تحقیقات انجام شد و سر جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت. تحقیقات برای شناسایی و دستگیری دو برادر ادامه دارد تا معمای این جنایت رازگشایی شود.

کد خبر 849152 برچسب‌ها سارق - سرقت قتل - قاتل افغانستان حوادث ایران

دیگر خبرها

  • سناریوی خودکشی قتل از آب درآمد
  • سناریوی خودکشی قتل از آب درآمد/ همدستی خیانت‌آمیز زن جوان با مرد همکار
  • مزاحمت ناموسی موجب قتل در شهرستان مهاباد شد
  • راز جسد بدون سر با خالکوبی ستاره فاش شد
  • کارآگاه بازی برادر مقتول برای یافتن سر جسد و شناسایی قاتل | راز جسد بدون سر با خالکوبی ستاره فاش شد
  • (تصاویر) وقتی حیوانات عاشق می‌شوند
  • وقتی حیوانات عاشق می‌شوند (عکس)
  • من عاشق تیمم هستم و به بایرن نمی‌روم
  • مهلت ۲ هفته‌ای برای انتقال نمایشگاه‌های خودرو به شهرک صنفی کاوه در مهاباد
  • دستگیری ۲ خواهر قاتل پدر در تهران